7 نکته در مورد نحوه هدفگذاری + فهرست کتاب
با کشف نکات کلیدی برای تعیین هدف و دستیابی به موفقیت خواهید رسید. همچنین، فهرست کتاب «سلطان هدفگذاری» به شما کمک میکند تا بهبودی در زندگی و کار خود تجربه کنید.
هدفگذاری راهی مؤثر به سوی خوشبختی
در زندگی، افراد به دنبال خوشبختی هستند، اما تعریف خوشبختی برای هر کس متفاوت است. برخی به رسیدن به مالکیت اشیاء و اهداف مادی مانند همسر و فرزند خوب، خانه و ماشین علاقه دارند. اما واقعیت این است که خوشبختی یک مقصد نیست، بلکه یک مسیر است و ما باید در طول این مسیر از دستیابی به اهداف لذت ببریم.
مالکیت اشیاء ممکن است در ابتدا خوشحالی ایجاد کند، اما این خوشحالی زودگذر است و ممکن است به مرور زمان رضایت خود را از دست بدهید. وقتی به تحقق هدفهای شخصیتی و ارزشمند میرسیم، لذت واقعی را تجربه میکنیم.
در تعیین هدفهایمان، باید از خودمان بپرسیم که آیا این هدف ما را به رضایت درونی نزدیک میکند یا نه؟
برخی از اهداف ما ممکن است بر اساس انتظارات دیگران یا معیارهای جامعه باشند که در آینده منجر به نارضایتی شوند. بهتر است هدفهای خود را با دقت انتخاب کنیم.
هدفگذاری بر اساس ارزشهای واقعی
هر فرد دارای معیارهای منحصربهفرد خود برای تعیین اهداف است، بنابراین اینجا هدف ما این نیست که قوانین مشخصی تعیین کنیم. در اینجا، ما دستورالعملهای کلی را ارائه میدهیم که به شما کمک میکند احتمال دستیابی به اهدافی که خودتان تعیین کردهاید را افزایش دهید.
1.ارزش خود را تعیین کنید
برای تعیین اهداف مناسب، ابتدا باید ارزش فعلی خود را بهدقت مشخص کنید. برای اینکار، بهتر است خودتان را با دقت ارزیابی کنید و بفهمید که چه چیزهایی برایتان مهم و ارزشمند هستند.
تجربهها و دستاوردهای گذشته را بررسی کنید؛ نگاهی به گذشته خود بیندازید و پروژهها و موقعیتهایی که در آنها عملکرد برتری داشتید و موفق بودید، را بررسی کنید. این تجربیات میتوانند شما را به تعیین اهدافی که با توانمندیها و علاقههای شما همخوانی دارند، هدایت کنند.
اهدافی را تعیین کنید که به چالشهای متناسب با تواناییها و آرزوهایتان برخوردار باشند. اهدافی که همچنین شما را به بهبود و رشد بیشتر ترغیب کنند. انتخاب اهداف مناسب و چالشبرانگیز میتواند انگیزهی بیشتری را برای دستیابی به آنها به شما بدهد.
چند سؤال که ممکن است برای تعیین اهداف مفید باشد:
- ارزش من چیست؟
- اگر هیچ محدودیتی وجود نداشته باشد، آرزوهای شما چیست؟
- اگر از امروز تا یک سال بعد، تغییری در زندگیتان بخواهید، چه چیزی خواهد بود؟
- آیا اهدافتان با ارزشهای اخلاقی و اجتماعیتان سازگار هستند؟
- آیا به دستیابی به این اهداف واقعی میتوانید تعهد کنید تا در زمینههای مختلف تلاش کنید؟
2.جاهطلب و درعینحال عملگرا باشید
برای رسیدن به اهداف، لازم است که بلندپروازی و جاهطلبی خود را با عملگرایی متعادل کنید. همه ما دوست داریم به آینده با خوشبینی نگاه کنیم و به اهداف بزرگ و جذاب دست پیدا کنیم.
اما حواس خود را جمع کنید و انتظارات خود را کنترل کنید. اگر اهداف خود را بیشازحد بلندپروازانه تعیین کنید، ممکن است با برخورد با موانع و مشکلات دلسرد شوید و احتمالاً انگیزهیتان را از دست بدهید. همچنین، اگر اهدافی را تعیین کنید که خیلی کوچک و آسان هستند، ممکن است بیانگیزه شده و ترجیح دهید دست از کار بردارید.
بهترین راه برای موفقیت، تعیین اهدافی واقعبینانه و هماهنگ با توانمندیها و علاقههایتان است. اهدافی که چالشهای متناسبی دارند و در مسیر بهدستآوردن آنها، با اراده قوی و تلاش مداوم پیش میروید. بهاینترتیب، هم انگیزهیتان حفظ میشود و هم به سمت هدفهای واقعیتان پیش میرود.
3.چارچوب اهداف تان را مشخص کنيد
برای هر هدفی که تعیین میکنید، تلاش کنید تا حد امکان آن را شفاف و واضح تعریف کنید. بهتر است یک روش مشخص برای اندازهگیری پیشرفت و پیشرفتهای کوچک راهاندازی کنید تا از تکمیل آن بهرهمند شوید. داشتن اهداف روشن و قابل اندازهگیری برای شما در احساس موفقیت و احتمالاً افزایش انگیزه بسیار حیاتی است.
به عنوان مثال، اگر هدف شما افزایش درآمد ماهیانهتان است، باید مشخص کنید که افزایش چه میزان درآمد را میخواهید داشته باشید و در چه بازه زمانی به آن دست پیدا کنید. این روش به شما کمک میکند تا برنامهها و اقدامات مشخصی را برای دستیابی به هدف خود انجام دهید.
همچنین، تعیین معیارهای مشخص برای اندازهگیری پیشرفت شما میتواند به شما کمک کند که در مسیر صحیح هستید و از مسیر خارج نشدید.
این چارچوب هدفگذاری به شما انگیزه لازم برای ادامه کار و تلاش را میدهد و به شما امکان میدهد از پیشرفتهای خود لذت ببرید و احساس موفقیت کنید. با این رویکرد، بهبودها و تحولات در زندگی و کارتان را بهراحتی تشخیص داده و به سمت بهتر شدن پیش میروید.
4. ثابتقدم باشید
اگر هدف خود را مقصد میدانید، پس باید مسیری را پیدا کنید؛ بهعبارتدیگر، داشتن هدف عالی است، اما باید راههایی که از طریق آن میتوانید به آن هدف برسید را مشخص کنید.
- کتابهای مرتبط را برای بینش یا راهنمایی بخوانید.
- در سمینارها شرکت کنید یا در کلاسهای آنلاین شرکت کنید.
- در مورد برنامههای آموزشی با دوستان خود بحث کنید.
- زمانی را در خانه به بهبود مهارتهای کاری اختصاص دهید.
بهطور همزمان که اهداف بزرگتری را تعیین میکنید، به اهداف کوچکتر و دستیافتنیتر نیز توجه کنید. این تکنیکهای کوچک میتوانند شما را در مسیر رسیدن به اهداف بزرگترتان یاری کنند و پیشرفت شما را تسهیل کنند.
آنچه که بسیار حائز اهمیت است، اولویتبندی و تمرکز بر اهداف بلندمدت حرفهایتان است. هدفهای بلندمدت حرفهای مهمترین اهداف زندگی شما هستند و برای دستیابی به آنها باید تواناییهای اولویتبندی را درک کنید.
در صورتی که قبلاً از چکلیست روزانه یا فهرست کارها برای برنامهریزی استفاده نکردهاید، به شدت توصیه میشود با این روشها آشنا شوید. ایجاد یک فهرست جداگانه و مخصوص برای کارهای مرتبط با هدفهایتان و ثبت پیشرفتهایتان در آن میتواند به شما در دنبالهروی بهتر و مدوام تر در راه دستیابی به اهدافتان کمک کند.
5.کارکنید، بازخورد بگیرید، تکرار کنید
دانش سلطان است. اگر میخواهید در اهداف کاری خود موفقتر باشید، مهم است که تا حد ممکن بازخورد بیشتری در مورد عملکرد خود جمعآوری کنید. دریافت بازخورد منفی برای اطلاعرسانی به اهداف آینده ارزشمند است و به شما امکان میدهد حوزههای خود را برای بهبود بشناسید.
از سوی دیگر، بازخورد مثبت تأثیر قابلتوجهی بر اعتمادبهنفس دارد. یک مطالعه قدیمیتر در دانشگاه نورث ایسترن نشان داد که شرکتکنندگان با دریافت بازخورد مثبت، انتظارات عملکرد را افزایش میدهند، در مقابل زمانی که بازخورد وجود نداشت، کارایی کمتری داشتند.
یک آزمایش کمی غیرمعمول در سال 2012
محققان دریافتند، در چندین جلسه آزمایشی، افرادی که بازخورد عملکردی دریافت کردند، نسبت به افرادی که بازخوردی دریافت نکردند، بهشدت افزایش عملکرد داشتند.
بازخورد منظم میتواند تأثیر زیادی بر خودکارآمدی داشته باشد که تحقیقات جداگانه نشان میدهد که تأثیر زیادی بر تعهد به هدف دارد. اگر در مسیر رسیدن به اهداف حرفهای بلندمدت تلاش میکنید، ارزش بازخورد را دستکم نگیرید.
با تنظیم دقیق، گزارشهای وظایف روزانه میتوانید منبع اطلاعاتی عالی برای خودارزیابی و بازخورد حرفهای باشد.
6.به اهداف خود متعهد باشید
در یک مقاله آمده است: «زمانی که سطوح دشواری هدف بهطور متوسط بالا میرود، سطح تعهد و سطح عملکرد هم بالاتر میرود» که این ایده را در برمیگیرد که میتوان با داشتن تعهد قوی به اهداف، از یک فرد قویتر بهتر عمل کرد.
مؤلفه مهمی که هدف و عملکرد را به هم پیوند میدهد، انگیزه است. متأسفانه، هیچکس دیگری نمیتواند برای کمک به شما در آن بخش کاری انجام دهد، اگرچه مطالعات متعددی وجود دارد که «ارتباط مستقیم بین بازخورد و تعهد به هدف» نشان میدهد.
با توجه به اهداف حرفهای که اغلب مستلزم پشتکار طولانیمدت است، حفظ انگیزه ضروری است. بدون یک استراتژی معقول، همهچیز صد برابر سختتر است، اگر غیرممکن نباشد.
به خودتان زمان زیادی بدهید تا عادات موثرتر و هدفمندتری را اتخاذ کنید، مانند پیروی از یک برنامه روزانه. اگر کاملاً به یک رؤیا متعهد هستید، واقعاً هیچ محدودیتی برای آنچه میتوانید انجام دهید وجود ندارد.
7.موفقیت را جشن بگیرید و به خود پاداش دهید
دلیل خاصی برای جشن گرفتن موفقیت وجود دارد، چون در این حالت ذهن ما به پیشرفت کار امیدوارتر شده و این باعث میشود که در میانه کار نامید نشویم و احتمال رها کردن کار را کم میکنیم.
انتظارات تا حد زیادی تحت تأثیر دستاوردهای گذشته است، وقتی بتوانید به موفقیتهای قبلی نگاه کنید، راحتتر به عملکرد آینده خود باور خواهید داشت. هنگامیکه موفقیت را جشن میگیرید، یک رکورد تازه از رفتار مثبت ایجاد میکنید که به شما اطمینان میدهد، حس موفقیت را القا میکند.
درعینحال، سیستم پاداش، بنا به تعریف، انگیزه شما را برای دستیابی به اهداف کاری شما و درنتیجه جذابیت کار را افزایش میدهد.
اهداف چه بزرگ باشند چه کوچک، باید موفقیتها را جشن بگیرید. زمانی را برای تصدیق پیشرفت خود اختصاص دهید و هر زمان که خود را نشان داد از موفقیت لذت ببرید.
اگر کار بیشازحد سخت شود، صرفنظر از اینکه نتیجه نهایی چقدر شگفتانگیز خواهد بود، از ادامه کار دلسرد خواهید شد؛ بنابراین، این مهم است که در زمان مقرر به خود پاداش دهید.
چرا اهداف حرفهای نادیده گرفته میشوند؟
«اثر فوریت» که توسط پروفسور منگ ژو ایجاد شد، حکم میکند که کارهای فوری توجه بیشتری را به خود جلب میکنند، زیرا محدودیت زمانی درک شده، ما را وادار میکند که آنها را مهم فرض کنیم، صرفنظر از اینکه واقعاً مهم هستند یا خیر.
اگر این پدیده را برای هفته کاری تعمیم دهیم، ارزش بلندمدت بسیار بیشتری نسبت به این کارهای روزانه داشته باشند، بهاحتمالزیاد وقت خود را صرف کارهایی میکنیم که به آنها گفتهشده ضروری هستند.
یک نظرسنجی در سال 2017 نشان داد که 43٪ از پاسخدهندگان میگویند «تعهد کلی سازمان به توسعه حرفهای» برای آنها در یک شغل بسیار مهم است، اما تنها 30٪ از «فرصتهای توسعه شغلی برای یادگیری و رشد حرفهای» فعلی خود راضی بودند.
خوشبختانه، شرکتها شروع به درک اهمیت بهبود این رشد کردهاند و بهسرعت متوجه میشوند که کارکنانی که فرصت پیگیری اهداف توسعه حرفهای را دارند، رضایت شغلی بالاتر، وفاداری بیشتر و بهرهوری بلندمدت بهتری دارند.
مهم نیست که بخشی از یک سازمان بزرگ هستید، کسبوکار خود را اداره میکنید یا جایی دراینبین، هدفگذاری را نباید نادیده گرفت.
منبع: کتاب سلطان هدفگذاری
برچسب:کتاب سلطان هدف گذاری, هدف گذاری
2 نظر
یکی از جالب ترین مقاله هایی بود که خوانده بودم
خیلی خوشحالیم که براتون مفید بوده